ماجرای شگفت انگیز در مورد مسجد آقا بزرگ که سینه به سینه به ما رسیده براتون نقل میکنیم:
آواز شیپور و طبل برخاست، کاروان در نزدیکی دروازه کاشان ایستاد. گوش به گوش پیچیده بود که محمد خان، فصل گل و گلاب گیری هوای گشت و شکار کرده و چشمهی سلیمانیه.
استقبال باشکوهی بود، مستقر که شدند از وکیل و وزیر گرفته تا رعیت صف کشیدند برای دست بوسی، اما محمد خان منتظر عالم شهر بود که اگر نمیآمد درگوش رعیت میکردند که یک جای کار قاجار میلنگد.
قربانت گردم، رعیت بشنود قدوم مبارک به منزل عالم شهر رسیده، درود میفرستند به تدبیر صاحب اختیارشان، میدهم بساط شکار را هم برایتان فراهم کنند و … .
رضایت همراه اکراه با تکان کوتاهی از سر اعلام شد و سخن کوتاه. ارابه راه افتاد به سمت نراق، روستای خوش آب و هوای مجاور کاشان، در راه نظر شاهنشاه جلب مسجدی شد که تا به حال به آن عظمت ندیده بود.
پیشکار از نگاهش خواند، جانم کف پایتان مسجد ملا محمد نراقی است. طلاب را درس میدهد و حل اختلاف میکند. مردم پشتش نماز میخوانند وزن صدایش را پایین آورد: میگویند پدر عیالش بانی ساخت این مسجد بوده، دیدن این شیخ خالی از لطف نیست.
صدای شیهه اسب از پشت دیوار شنیده شد. خدمتکار آقا کوچک دوان دوان از بام خانه پلهها را دو تا یکی کرده و خود را به آقا رسانید و بریده بریده گفت: قربانت گردم، حضرت والا پشت درب خانه است. شاهنشاه ایران، حضرت والا، محمد خان قاجار، شرفیاب میشوند. دو دستی بر کلاه شل و کجش کوبید که: ای خاک به سر، چه کنم؟ ملامهدی پاچهها را بالا زده در پاشویه حوض نشسته، و هر چه در دل خادمش رخت میشستند در دل او به جز ذکر و دعا نبود.
محمدخان و دار و دستهاش وارد شدند و چون ملا را نشسته در پاشویه حوض دیدند لب گزید و منتظر واکنش شاه به او چشم دوختند. خادم کف دستهایش را به هم میمالید که صدای آقا برق از سرش پراند. و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته.
خادم که تازه به خود آمده بود جستی زد و در خلال صحبتهای محمد خان و اربابش فرش کاشی پهن کرده و مشغول مهیا کردن اسباب پذیرایی بود که شنید: از ما چیزی بخواه ملا، مایلیم اجابت کنیم خواستهی آقا کوچک کاشان را، آقا کوچک بی اعتناء به کنایهی سخن شاه گفت: مگسهای اطرافمان را بپرانید.
نفسها در سینه حبس شد و گونهها گلگون و جز ویز ویز مگس صدایی به گوش نمیرسید تا اینکه سکوت را شاه متفکر شکست: از ما با این همه قدرت، خدم، حشم و سرباز چیزی بخواه که یارای برآوردن باشد.
آنگاه ملا (آقا کوچک) زیر لب دعایی خوانده مگسها همه دور شدند از دور شاه و پیشکار و اطرافیان. شاه و اطرافیان شگفت زده از این کرامت روحانی وی برخاسته و محمدخان بانگ بر آورد که: زین پس این عالم بی همتا را آقابزرگ بخوانید و دستور به نقش کتیبهای داد که امروز سر در مسجد قابل رویت است:
متن کتیبه موجود در سردرب ورودی مسجد آقا بزرگ
هو الباقی بحکم محکم شاهنشاه عادل باذل محمد شاه قاجار خلد الله ملکه و احسانه حسب الخواهش جناب شریعت آداب حجت الاسلام ملا محمد مهدی نراقی منال دیوانی قضایی و دباغی کاشان بموجب فرمان مبارک تخفیف مقرر آمده از تکالیف دیوانی معاف شد خلاف کننده بلعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شود فی محرم الحرام 1256
معرفی مدرسه و مسجد آقا بزرگ کاشان
عجایب و شگفتی های مسجد آقا بزرگ مسافران داخلی و خارجی را به سمت بازدید از خود جذب میکند. قریب به ۱۸ سال در دورهی محمد شاه قاجار ساخته شده است. احساس آرامش که وجود آدمی را در بر میگیرد بیننده چه از معماری بداند چه نداند جذب مسجد در عین سادگیاش میشود و علت آن شگفت آور است طبق تحقیقات صد و سه عنصر در خاک وجود دارد که در بدن انسان هم است.
اولین ویژگی مسجد آقا بزرگ
ما از خاکیم و به خاک بر میگردیم و با خاک آرامش میگیریم و تنها مصالح به کار برده شده در این مسجد خاک است و هیچ گونه آهنی در ساخت این بنا به کار برده نشده است چرا که طبق تحقیقات امروزه آهن با روحیه انسان سازگار نیست.
دومین دلیل آرامش از حضور در این مسجد تقارن است و تطابق آن با تقارن وجودی و بدنی انسان سبب آرامش در این مکان روحانی است.
سومین علت استفاده از رنگ آبی فیروزهای در نقوش این مسجد باشکوه است. امروزه علم روان شناسی بر این باور است که رنگ فیروزهای آرامش بخش است. این رنگ در قدیم رنگ مقدسی به شمار میرفت و در آموزه های دینی حائز اهمیت بوده. فیروزهای در رنگ آسمان وجود دارد، رنگ بهشت و آرامش بخش است.
گنبد مسجد آقا بزرگ بزرگترین گنبد خشتی در عصر قاجار است و نکته جالب اینکه زیر مسجد خالی است و سازنده بسیار هوشمندانه این بنا را ضد زلزله ساخته است. به این صورت که گویی کل ساختمان دست در دست یکدیگر را نگه داشته اند و تنها طول دو مناره به حکم ستون چندین متر در دل زمین ادامه دارد، چرا که مناره خنثی کننده بار ساختمان است، اما گنبد از این اتصال مجزاست.
شگفتی بعدی مسجد آقا بزرگ این که گنبد روی هشت ستون بنا شده و این نشانه مهارت معمار است که به جای دیوار گنبد را روی ستون ایجاد کرده که در عصر خود شاهکار معماری ایرانی است. مسجد به گونهای ساخته شده که در طول روز نصف آفتاب و نصف سایه است و صبح و بعد از ظهر این سایه و آفتاب جای خود را به یکدیگر داده و در گردشند.
نکته خاص اینجاست که کل مصالح از خود مسجد است و از خاک همین گودال باغچه (همان مکان حوزه علمیه) آجر و مصالح کل بنا تامین شده است. مسجد آقا بزرگ از سه قسمت اصلی تشکیل شده و کل سازه شامل پنج طبقه است، حال آنکه شاید در نظر شما تنها دو طبقه به نظر میرسد و طبقات آن به ترتیب شامل:
معماری اسلامی مسجد آقا بزرگ
دانستن این مطلب برایتان هیجان انگیزتراست اگر بدانید که این پنج طبقه با رعایت معماری اسلامی در یک سطح از زمین قرار دارد و معمار با ساخت راهروهایی در ابتدای ورودی بسیار هوشمندانه رفتار کرده تا عموم با ورود به مسجد به یکباره با فضای گسترده آن روبرو نشوند چرا که این راهروها این اجازه را میدهد تا وقتی از عالم شناخته شده بیرونی وارد فضا و یک عالم ناشناخته میشود از نظر روانی سبب شوکی میشود که وجود راهروها این فرصت و اجازه را میدهد تا بیننده کم کم وارد فضای جدید شود. ضمن این که معمار حتی با تعبیه مکان هایی به فکر استراحت مردم وارد شده در مسجد هم بوده است.
چند مطلب خواندنی از ده ها مطلب خواندنی این بنا: در تصاویر کاشی های ورودی قسمت بهاره مسجد گل نماد کاشان، پرنده نماد جنب و جوش و فعالیت و در کل زندگی در حال جریان و رونق در کاشان را میبینیم.
سازنده مسجد آقا بزرگ کاشان
سازنده مسجد محمد تقی خان نراقی کاشانی پدر خانم محمد مهدی نراقی کاشانی است. آرامگاه محمد علی نراقی پسر آقا بزرگ در یکی از اتاقهای حیاط اصلی مسجد قابل مشاهده است. ظاهراً خود آقا بزرگ در نجف اشرف دفن شدند.
۶۶۶۶ میخ شمارش شده روی درب ورودی حدود آیات قرآن است. همچنین میخ های وارد شده به درب از آلیاژ مس بوده که باعث میشود حالت تلخی به درب داده تا از خورده شدن توسط موریانه ها جلوگیری شود.
اگر به کاشان آمدید و از نزدیک مسجد آقا بزرگ رو دیدید، زیر همین پست از تجربیاتت بنویس تا مابقی خوانندگان از شگفتی های آن با خبر شوند.